منم ، هم درد آینه
هنوز این لحظه های من ، میون ثانیه گیره
بدون تو همه شعرام ، برای من چه دلگیره
دیگه عطر سکوت شب برای من معما نیست
جواب این دل خستم، دیگه تردید و اما نیست
هنور این التهاب شب من و به گریه می ندازه
تو بازی نگاه تو، دل من ساده می بازه
منم هم درد آینه، همون که رنگ آوازم
میون این همه تردید، بدون محکوم به آغازم
بازم اون آبی چشمات منو همرنگ فردا کرد
بدون که ،این غم عشقت، منو هم کیش صحرا کرد
برای از شما گفتن تمام واژ ها کُهنَن (کهنه اند)
کنار چشم زیباتون، ستاره ها همه خُفتن
هنوزم شرم آینه تو چشمای تو مواج
دیگه باور بکن این دل، به دستای تو محتاج
اگه دستاتو نسپاری به بغض این دل تنگم
یه روز میاد که می بینی، بدون تو چه بی رنگم